شب عروسی تو
من،ماندنم جایز نبود!تو رفتی… میبینی؟حتی در شب عروسی تو سنگ تمام گذاشته اند… دل خونین،چشم اشکبار،قلب غمبار، تن لرزان،عجب بشکن بشکنی میکنند پس چرا وایستاده ای؟برقص عشقم با عشقت مجلس بی ریاست…راستی گفتم گوسفندهارا رها کنند دیگر نیازی به قربانی نیست خونباره های اشکم به زیر پاهایتان تضمین خوبیست برای خوشبختی
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: